نرگسنرگس، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

فرشته ای بنام نرگس

بدون عنوان

نرگس جونم : دیروز رفته بودیم داراب ، یه نیم ساعتی می شه که برگشتیم . خیلی خوش گذشت . بابایی داره به تو شیر میده منم نشستم تا بقیه را برات تعریف کنم : خلاصه : من سه روز توی بیمارستان بستری بودم بدون اینکه بچه ای پیشم باشه و تو هم ده روز توی آی سی یو بودی بدون اینکه حتی بتونی شیر بخوری ( از طریق لوله از راه بینی شیر می خوردی ) . بابایی هم یه پاش جلو آی سی یو بود یه پاش هم پیش دکتر های بیرون از بیمارستان . روز دوم گفتند تشنج کردی ( که دروغ بود ) روز سوم هم گفتند خونریزی مغزی کردی . وقتی می دیدم زنهای دیگه که زایمان کرده بودند بچه شون پیششون بود و بهش شیر می دادن ، خیلی اعصابم خورد می شد هیچ کس هم پیشم نبود . دلم پیش تو بود . ن...
5 اسفند 1390
1